مرگ دانشجويي در بخش بندپي بابل و ارسال بزاق او به تهران براي آزمايش هاي بيشتر و اطمينان قوي تر از وجود اين بيماري،شايعات بسياري را در استان رواج داده است.
چرا كه حضور سرزده وزير بهداشت در بيمارستان شهيد يحيي نژاد بابل اين شايعه را بيشتر به واقعيت نزديك كرده است كه ‹‹آنفولانزاي مرغي›› به استان مازندران رسيده است.
حتي خبر مرگ دو نفر ديگر در بابل و آمل آنرا به حقيقت رساند.اما متاسفانه اخبار ضد و نقيض در اين ميان بسيار است.
در حاليكه محسني رييس كميسيون بهداشت و درمان اين اخبار را تاييد مي كند اما از آنطرف حسني،رياست دامپزشكي كشور به تكذيب آن مي پردازد.
سئوال اينجاست چرا در اين مورد اطلاع رساني درست و شفافي نمي شود؟چرا مردم را در ميان تناقضي آشكار قرار داده اند و بي اطلاع رها كرده اند؟آيا اگر مردم از درستي اين خبر مطلع گردند براحتي به مقابله و پيشگيري در قبال آن نخواهند پرداخت و بدين شكل آمار تلفات پايين نخواهد آمد؟خيلي آسان مي توان همانند تركيه به معدوم نمودن چند ميليون پرنده اقدام نمود و از بسياري از عوامل شيوع آن جلوگيري نمود. متاسفانه مديران،هنوز مديريت بحران را در اين مواقع بدرستي نياموخته اند و با پاك كردن صورت مسئله،ملت را اسير سوءمديريتهايشان مي كنند.
آيا اتفاقي ديگر در اين استان خواهد افتاد؟آيا حتماً بايستي به بحران رسيد تا اطلاع رساني نمود؟